هوش مصنوعی:
امام علی(ع) در این متن به عمر بن خطاب توصیه میکند که خود شخصاً به جنگ با فارس نرود، زیرا پیروزی در جنگ به تعداد نفرات بستگی ندارد، بلکه به حمایت خداوند و اتحاد مسلمانان وابسته است. ایشان تأکید میکنند که حضور عمر در مرکز حکومت برای حفظ وحدت امت اسلامی ضروری است و اگر او از مدینه خارج شود، ممکن است اختلافات و مشکلاتی در غیاب او ایجاد شود. همچنین، امام علی(ع) به عمر اطمینان میدهد که خداوند دشمنان را از حرکت به سوی مسلمانان بازمیدارد و پیروزی با ایمان و یاری الهی به دست میآید، نه با تعداد زیاد سپاهیان.
رده سنی:
15+
این متن حاوی مفاهیم عمیق تاریخی، سیاسی و اعتقادی است که درک آن به سطحی از بلوغ فکری و آگاهی تاریخی نیاز دارد. همچنین، بحثهای مربوط به جنگ و رهبری ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال نامفهوم یا سنگین باشد.
مشاوره نظامى برای نبرد با ایران
و من كلام له عليهالسلام و قد استشاره عمر بن الخطاب في الشخوص لقتال الفرس بنفسه
146 و از سخنان آن حضرت است عمر با او مشورت كرد كه خود براى جنگ با ايرانيان بيرون شود
إِنَّ هَذَا اَلْأَمْرَ لَمْ يَكُنْ نَصْرُهُ وَ لاَ خِذْلاَنُهُ بِكَثْرَةٍ وَ لاَ بِقِلَّةٍ
اين كار پيروزى و خوارىاش نه به اندكى سپاه بود، و نه به بسيارى آن
وَ هُوَ دِينُ اَللَّهِ اَلَّذِي أَظْهَرَهُ
دين خدا بود كه خدا چيرهاش نمود
وَ جُنْدُهُ اَلَّذِي أَعَدَّهُ وَ أَمَدَّهُ
و سپاه او كه آمادهاش كرد، و يارىاش فرمود
حَتَّى بَلَغَ مَا بَلَغَ
تا بدانجا رسيد كه رسيد
وَ طَلَعَ حَيْثُ طَلَعَ
و پرتو آن بدانجا دميد كه دميد
وَ نَحْنُ عَلَى مَوْعُودٍ مِنَ اَللَّهِ
ما از خدا وعدۀ پيروزى داريم، و به وفاى او اميدواريم
وَ اَللَّهُ مُنْجِزٌ وَعْدَهُ
او به وعدۀ خود وفا كند
وَ نَاصِرٌ جُنْدَهُ
و سپاه خود را يارى دهد
وَ مَكَانُ اَلْقَيِّمِ بِالْأَمْرِ مَكَانُ اَلنِّظَامِ مِنَ اَلْخَرَزِ يَجْمَعُهُ وَ يَضُمُّهُ
جايگاه زمامدار در اين كار، جايگاه رشتهاى است كه مهرهها را به هم فراهم آرد و برخى را ضميمۀ برخى ديگر دارد
فَإِنِ اِنْقَطَعَ اَلنِّظَامُ تَفَرَّقَ اَلْخَرَزُ وَ ذَهَبَ
اگر رشته ببرد، مهرهها پراكنده شود و از ميان رود
ثُمَّ لَمْ يَجْتَمِعْ بِحَذَافِيرِهِ أَبَداً
و ديگر به تمامى فراهم نيايد
وَ اَلْعَرَبُ اَلْيَوْمَ وَ إِنْ كَانُوا قَلِيلاً فَهُمْ كَثِيرُونَ بِالْإِسْلاَمِ
و عرب امروز اگر چه اندكند در شمار، امّا با يكدلى و يك سخنى در اسلام نيرومندند و بسيار
عَزِيزُونَ بِالاِجْتِمَاعِ
فَكُنْ قُطْباً
تو همانند قطب برجاى بمان
وَ اِسْتَدِرِ اَلرَّحَا بِالْعَرَبِ
و عرب را چون آسيا سنگ گرد خود بگردان
وَ أَصْلِهِمْ دُونَكَ نَارَ اَلْحَرْبِ
و به آنان آتش جنگ را برافروزان
فَإِنَّكَ إِنْ شَخَصْتَ مِنْ هَذِهِ اَلْأَرْضِ اِنْتَقَضَتْ عَلَيْكَ اَلْعَرَبُ مِنْ أَطْرَافِهَا وَ أَقْطَارِهَا
كه اگر تو از اين سرزمين برون شوى، عرب از هر سو تو را رها كند، و پيمان بسته را بشكند
حَتَّى يَكُونَ مَا تَدَعُ وَرَاءَكَ مِنَ اَلْعَوْرَاتِ أَهَمَّ إِلَيْكَ مِمَّا بَيْنَ يَدَيْكَ
و چنان شود كه نگاهدارى مرزها كه پشت سر مىگذارى براى تو مهمّتر باشد از آنچه پيش روى دارى
إِنَّ اَلْأَعَاجِمَ إِنْ يَنْظُرُوا إِلَيْكَ غَداً يَقُولُوا هَذَا أَصْلُ اَلْعَرَبِ
همانا عجم اگر فردا تو را بنگرد، گويد اين ريشۀ عرب است
فَإِذَا اِقْتَطَعْتُمُوهُ اِسْتَرَحْتُمْ
اگر آن را بريديد آسوده گرديديد
فَيَكُونُ ذَلِكَ أَشَدَّ لِكَلَبِهِمْ عَلَيْكَ
و همين سبب شود كه فشار آنان به تو سختتر گردد
وَ طَمَعِهِمْ فِيكَ
و طمع ايشان در تو بيشتر
فَأَمَّا مَا ذَكَرْتَ مِنْ مَسِيرِ اَلْقَوْمِ إِلَى قِتَالِ اَلْمُسْلِمِينَ
اين كه گفتى آنان به راه افتادهاند، تا با مسلمانان پيكار كنند
فَإِنَّ اَللَّهَ سُبْحَانَهُ هُوَ أَكْرَهُ لِمَسِيرِهِمْ مِنْكَ
ناخشنودى خداى سبحان از عزم آنان به جنگ با مسلمانان از تو بيشتر است
وَ هُوَ أَقْدَرُ عَلَى تَغْيِيرِ مَا يَكْرَهُ
و او بر دگرگون ساختن آنچه خود ناپسند مىدارد تواناتر
وَ أَمَّا مَا ذَكَرْتَ مِنْ عَدَدِهِمْ
امّا آنچه از شمار آنان گفتى
فَإِنَّا لَمْ نَكُنْ نُقَاتِلُ فِيمَا مَضَى بِالْكَثْرَةِ
ما در گذشته نمىجنگيديم به نيروى بسيارى
وَ إِنَّمَا كُنَّا نُقَاتِلُ بِالنَّصْرِ وَ اَلْمَعُونَةِ
بلكه مىجنگيديم با چشم داشتن به پيروزى و يارى
146 و از سخنان آن حضرت است عمر با او مشورت كرد كه خود براى جنگ با ايرانيان بيرون شود
إِنَّ هَذَا اَلْأَمْرَ لَمْ يَكُنْ نَصْرُهُ وَ لاَ خِذْلاَنُهُ بِكَثْرَةٍ وَ لاَ بِقِلَّةٍ
اين كار پيروزى و خوارىاش نه به اندكى سپاه بود، و نه به بسيارى آن
وَ هُوَ دِينُ اَللَّهِ اَلَّذِي أَظْهَرَهُ
دين خدا بود كه خدا چيرهاش نمود
وَ جُنْدُهُ اَلَّذِي أَعَدَّهُ وَ أَمَدَّهُ
و سپاه او كه آمادهاش كرد، و يارىاش فرمود
حَتَّى بَلَغَ مَا بَلَغَ
تا بدانجا رسيد كه رسيد
وَ طَلَعَ حَيْثُ طَلَعَ
و پرتو آن بدانجا دميد كه دميد
وَ نَحْنُ عَلَى مَوْعُودٍ مِنَ اَللَّهِ
ما از خدا وعدۀ پيروزى داريم، و به وفاى او اميدواريم
وَ اَللَّهُ مُنْجِزٌ وَعْدَهُ
او به وعدۀ خود وفا كند
وَ نَاصِرٌ جُنْدَهُ
و سپاه خود را يارى دهد
وَ مَكَانُ اَلْقَيِّمِ بِالْأَمْرِ مَكَانُ اَلنِّظَامِ مِنَ اَلْخَرَزِ يَجْمَعُهُ وَ يَضُمُّهُ
جايگاه زمامدار در اين كار، جايگاه رشتهاى است كه مهرهها را به هم فراهم آرد و برخى را ضميمۀ برخى ديگر دارد
فَإِنِ اِنْقَطَعَ اَلنِّظَامُ تَفَرَّقَ اَلْخَرَزُ وَ ذَهَبَ
اگر رشته ببرد، مهرهها پراكنده شود و از ميان رود
ثُمَّ لَمْ يَجْتَمِعْ بِحَذَافِيرِهِ أَبَداً
و ديگر به تمامى فراهم نيايد
وَ اَلْعَرَبُ اَلْيَوْمَ وَ إِنْ كَانُوا قَلِيلاً فَهُمْ كَثِيرُونَ بِالْإِسْلاَمِ
و عرب امروز اگر چه اندكند در شمار، امّا با يكدلى و يك سخنى در اسلام نيرومندند و بسيار
عَزِيزُونَ بِالاِجْتِمَاعِ
فَكُنْ قُطْباً
تو همانند قطب برجاى بمان
وَ اِسْتَدِرِ اَلرَّحَا بِالْعَرَبِ
و عرب را چون آسيا سنگ گرد خود بگردان
وَ أَصْلِهِمْ دُونَكَ نَارَ اَلْحَرْبِ
و به آنان آتش جنگ را برافروزان
فَإِنَّكَ إِنْ شَخَصْتَ مِنْ هَذِهِ اَلْأَرْضِ اِنْتَقَضَتْ عَلَيْكَ اَلْعَرَبُ مِنْ أَطْرَافِهَا وَ أَقْطَارِهَا
كه اگر تو از اين سرزمين برون شوى، عرب از هر سو تو را رها كند، و پيمان بسته را بشكند
حَتَّى يَكُونَ مَا تَدَعُ وَرَاءَكَ مِنَ اَلْعَوْرَاتِ أَهَمَّ إِلَيْكَ مِمَّا بَيْنَ يَدَيْكَ
و چنان شود كه نگاهدارى مرزها كه پشت سر مىگذارى براى تو مهمّتر باشد از آنچه پيش روى دارى
إِنَّ اَلْأَعَاجِمَ إِنْ يَنْظُرُوا إِلَيْكَ غَداً يَقُولُوا هَذَا أَصْلُ اَلْعَرَبِ
همانا عجم اگر فردا تو را بنگرد، گويد اين ريشۀ عرب است
فَإِذَا اِقْتَطَعْتُمُوهُ اِسْتَرَحْتُمْ
اگر آن را بريديد آسوده گرديديد
فَيَكُونُ ذَلِكَ أَشَدَّ لِكَلَبِهِمْ عَلَيْكَ
و همين سبب شود كه فشار آنان به تو سختتر گردد
وَ طَمَعِهِمْ فِيكَ
و طمع ايشان در تو بيشتر
فَأَمَّا مَا ذَكَرْتَ مِنْ مَسِيرِ اَلْقَوْمِ إِلَى قِتَالِ اَلْمُسْلِمِينَ
اين كه گفتى آنان به راه افتادهاند، تا با مسلمانان پيكار كنند
فَإِنَّ اَللَّهَ سُبْحَانَهُ هُوَ أَكْرَهُ لِمَسِيرِهِمْ مِنْكَ
ناخشنودى خداى سبحان از عزم آنان به جنگ با مسلمانان از تو بيشتر است
وَ هُوَ أَقْدَرُ عَلَى تَغْيِيرِ مَا يَكْرَهُ
و او بر دگرگون ساختن آنچه خود ناپسند مىدارد تواناتر
وَ أَمَّا مَا ذَكَرْتَ مِنْ عَدَدِهِمْ
امّا آنچه از شمار آنان گفتى
فَإِنَّا لَمْ نَكُنْ نُقَاتِلُ فِيمَا مَضَى بِالْكَثْرَةِ
ما در گذشته نمىجنگيديم به نيروى بسيارى
وَ إِنَّمَا كُنَّا نُقَاتِلُ بِالنَّصْرِ وَ اَلْمَعُونَةِ
بلكه مىجنگيديم با چشم داشتن به پيروزى و يارى
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شناخت دنیا و نکوهش بدعت
گوهر بعدی:فلسفه بعثت خبر از آینده و اندرز به مردم
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.