۶۲ بار خوانده شده
و من خطبة له عليهالسلام الحث على التآلف
166 و از خطبههاى آن حضرت است
لِيَتَأَسَّ صَغِيرُكُمْ بِكَبِيرِكُمْ وَ لْيَرْأَفْ كَبِيرُكُمْ بِصَغِيرِكُمْ
بايد خردسالتان از كلانسالتان پيروى كند، و كلانسالتان به خردسالتان مهربان باشد
وَ لاَ تَكُونُوا كَجُفَاةِ اَلْجَاهِلِيَّةِ لاَ فِي اَلدِّينِ يَتَفَقَّهُونَ وَ لاَ عَنِ اَللَّهِ يَعْقِلُونَ
همچون بدخويان جاهليّت مباشيد، كه نه در دين فهمى دارند، و نه شناساى كردگارند، به صورت انسان، و درون پستتر از جانوران .
كَقَيْضِ بَيْضٍ فِي أَدَاحٍ يَكُونُ كَسْرُهَا وِزْراً وَ يُخْرِجُ حِضَانُهَا شَرّاً
همانند تخمى در گودالى به ريگستان، كه شتر مرغ نهد در آن، اگر بشكنندش گناه است، و اگر نهندش، بود كه درونش مارى سياه است.
بنو أمية و منها اِفْتَرَقُوا بَعْدَ أُلْفَتِهِمْ وَ تَشَتَّتُوا عَنْ أَصْلِهِمْ
از اين خطبه است پس از سازوارى جدا گرديدند، و از اصل خود به پراكندگى گراييدند.
فَمِنْهُمْ آخِذٌ بِغُصْنٍ أَيْنَمَا مَالَ مَالَ مَعَهُ
بعضى از آنان به شاخهاى چسبيده، و هر كجا چمد بدان سو خميده ،
عَلَى أَنَّ اَللَّهَ تَعَالَى سَيَجْمَعُهُمْ لِشَرِّ يَوْمٍ لِبَنِي أُمَيَّةَ كَمَا تَجْتَمِعُ قَزَعُ اَلْخَرِيفِ
ليكن خداى تعالى به زودى آنان را براى بدترين روز امويان چنان فراهم كند، كه پارههاى ابر پاييزى به هم در شود
يُؤَلِّفُ اَللَّهُ بَيْنَهُمْ ثُمَّ يَجْمَعُهُمْ رُكَاماً كَرُكَامِ اَلسَّحَابِ ثُمَّ يَفْتَحُ لَهُمْ أَبْوَاباً
خدا ميان آنان الفت افكند، و چون تودۀ ابر به هم نشسته فراهمشان كند. آن گاه درها براى آنان بگشايد
يَسِيلُونَ مِنْ مُسْتَثَارِهِمْ كَسَيْلِ اَلْجَنَّتَيْنِ
تا به راه افتند از آنجا كه بايد، چون سيل دو باغستان مردم سبا ،
حَيْثُ لَمْ تَسْلَمْ عَلَيْهِ قَارَةٌ وَ لَمْ تَثْبُتْ عَلَيْهِ أَكَمَةٌ
كه با روان شدن آن چيزى بر جاى نماند و نه پشتهاى بر پاى
وَ لَمْ يَرُدَّ سَنَنَهُ رَصُّ طَوْدٍ وَ لاَ حِدَابُ أَرْضٍ
نه كوه پيوستۀ به هم فشرده مانع روان شدن آن سيل گرديد، نه زمين بلند پر سنگ و گل، راه آن را بريد
يُذَعْذِعُهُمُ اَللَّهُ فِي بُطُونِ أَوْدِيَتِهِ ثُمَّ يَسْلُكُهُمْ يَنَابِيعَ فِي اَلْأَرْضِ
خدا آنان را پنهان در دل درّههاى خود بپراكند سپس چون چشمهسارها در زمين روان كند
يَأْخُذُ بِهِمْ مِنْ قَوْمٍ حُقُوقَ قَوْمٍ وَ يُمَكِّنُ لِقَوْمٍ فِي دِيَارِ قَوْمٍ
به آنان حقّ مردمى را از مردم ديگر بستاند، و مردمى را توانايى دهد و در خانههاى مردم ديگر ساكن گرداند
وَ اَيْمُ اَللَّهِ لَيَذُوبَنَّ مَا فِي أَيْدِيهِمْ بَعْدَ اَلْعُلُوِّ وَ اَلتَّمْكِينِ كَمَا تَذُوبُ اَلْأَلْيَةُ عَلَى اَلنَّارِ
به خدا سوگند، پس از قدرت و رفعتى كه يافتهاند آنچه در دست دارند بگدازد، چنانكه دنبه با آتش نسازد
الناس آخر الزمان
أَيُّهَا اَلنَّاسُ لَوْ لَمْ تَتَخَاذَلُوا عَنْ نَصْرِ اَلْحَقِّ وَ لَمْ تَهِنُوا عَنْ تَوْهِينِ اَلْبَاطِلِ لَمْ يَطْمَعْ فِيكُمْ مَنْ لَيْسَ مِثْلَكُمْ وَ لَمْ يَقْوَ مَنْ قَوِيَ عَلَيْكُمْ
اى مردم! اگر يارى حق را فرو نمىگذاشتيد، و از خوار ساختن باطل دست برنمىداشتيد، آن كه به پايۀ شما نيست ديدۀ طمع به شما نمىدوخت، و هيچ نيرومندى بر شما مهترى نمىفروخت
لَكِنَّكُمْ تِهْتُمْ مَتَاهَ بَنِي إِسْرَائِيلَ
امّا شما سرگردان شديد چون سرگردانى اسرائيليان
وَ لَعَمْرِي لَيُضَعَّفَنَّ لَكُمُ اَلتِّيهُ مِنْ بَعْدِي أَضْعَافاً
و به جانم سوگند، كه اين سرگردانى پس از من افزون گردد چندان
بِمَا خَلَّفْتُمُ اَلْحَقَّ وَرَاءَ ظُهُورِكُمْ وَ قَطَعْتُمُ اَلْأَدْنَى وَ وَصَلْتُمُ اَلْأَبْعَدَ
چرا كه حقّ را پشت سر نهاديد و از آن گسستيد، از نزديك بريديد، و به دور پيوستيد
وَ اِعْلَمُوا أَنَّكُمْ إِنِ اِتَّبَعْتُمُ اَلدَّاعِيَ لَكُمْ سَلَكَ بِكُمْ مِنْهَاجَ اَلرَّسُولِ وَ كُفِيتُمْ مَئُونَةَ اَلاِعْتِسَافِ وَ نَبَذْتُمُ اَلثِّقْلَ اَلْفَادِحَ عَنِ اَلْأَعْنَاقِ
و بدانيد اگر آن را پيروى كنيد كه شما را مىخواند و به راه رسولتان مىراند، از رنج بيراهه رفتن آسودهايد، و بار سنگين و دشوار را از گردنها به يك سو نهادهايد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
166 و از خطبههاى آن حضرت است
لِيَتَأَسَّ صَغِيرُكُمْ بِكَبِيرِكُمْ وَ لْيَرْأَفْ كَبِيرُكُمْ بِصَغِيرِكُمْ
بايد خردسالتان از كلانسالتان پيروى كند، و كلانسالتان به خردسالتان مهربان باشد
وَ لاَ تَكُونُوا كَجُفَاةِ اَلْجَاهِلِيَّةِ لاَ فِي اَلدِّينِ يَتَفَقَّهُونَ وَ لاَ عَنِ اَللَّهِ يَعْقِلُونَ
همچون بدخويان جاهليّت مباشيد، كه نه در دين فهمى دارند، و نه شناساى كردگارند، به صورت انسان، و درون پستتر از جانوران .
كَقَيْضِ بَيْضٍ فِي أَدَاحٍ يَكُونُ كَسْرُهَا وِزْراً وَ يُخْرِجُ حِضَانُهَا شَرّاً
همانند تخمى در گودالى به ريگستان، كه شتر مرغ نهد در آن، اگر بشكنندش گناه است، و اگر نهندش، بود كه درونش مارى سياه است.
بنو أمية و منها اِفْتَرَقُوا بَعْدَ أُلْفَتِهِمْ وَ تَشَتَّتُوا عَنْ أَصْلِهِمْ
از اين خطبه است پس از سازوارى جدا گرديدند، و از اصل خود به پراكندگى گراييدند.
فَمِنْهُمْ آخِذٌ بِغُصْنٍ أَيْنَمَا مَالَ مَالَ مَعَهُ
بعضى از آنان به شاخهاى چسبيده، و هر كجا چمد بدان سو خميده ،
عَلَى أَنَّ اَللَّهَ تَعَالَى سَيَجْمَعُهُمْ لِشَرِّ يَوْمٍ لِبَنِي أُمَيَّةَ كَمَا تَجْتَمِعُ قَزَعُ اَلْخَرِيفِ
ليكن خداى تعالى به زودى آنان را براى بدترين روز امويان چنان فراهم كند، كه پارههاى ابر پاييزى به هم در شود
يُؤَلِّفُ اَللَّهُ بَيْنَهُمْ ثُمَّ يَجْمَعُهُمْ رُكَاماً كَرُكَامِ اَلسَّحَابِ ثُمَّ يَفْتَحُ لَهُمْ أَبْوَاباً
خدا ميان آنان الفت افكند، و چون تودۀ ابر به هم نشسته فراهمشان كند. آن گاه درها براى آنان بگشايد
يَسِيلُونَ مِنْ مُسْتَثَارِهِمْ كَسَيْلِ اَلْجَنَّتَيْنِ
تا به راه افتند از آنجا كه بايد، چون سيل دو باغستان مردم سبا ،
حَيْثُ لَمْ تَسْلَمْ عَلَيْهِ قَارَةٌ وَ لَمْ تَثْبُتْ عَلَيْهِ أَكَمَةٌ
كه با روان شدن آن چيزى بر جاى نماند و نه پشتهاى بر پاى
وَ لَمْ يَرُدَّ سَنَنَهُ رَصُّ طَوْدٍ وَ لاَ حِدَابُ أَرْضٍ
نه كوه پيوستۀ به هم فشرده مانع روان شدن آن سيل گرديد، نه زمين بلند پر سنگ و گل، راه آن را بريد
يُذَعْذِعُهُمُ اَللَّهُ فِي بُطُونِ أَوْدِيَتِهِ ثُمَّ يَسْلُكُهُمْ يَنَابِيعَ فِي اَلْأَرْضِ
خدا آنان را پنهان در دل درّههاى خود بپراكند سپس چون چشمهسارها در زمين روان كند
يَأْخُذُ بِهِمْ مِنْ قَوْمٍ حُقُوقَ قَوْمٍ وَ يُمَكِّنُ لِقَوْمٍ فِي دِيَارِ قَوْمٍ
به آنان حقّ مردمى را از مردم ديگر بستاند، و مردمى را توانايى دهد و در خانههاى مردم ديگر ساكن گرداند
وَ اَيْمُ اَللَّهِ لَيَذُوبَنَّ مَا فِي أَيْدِيهِمْ بَعْدَ اَلْعُلُوِّ وَ اَلتَّمْكِينِ كَمَا تَذُوبُ اَلْأَلْيَةُ عَلَى اَلنَّارِ
به خدا سوگند، پس از قدرت و رفعتى كه يافتهاند آنچه در دست دارند بگدازد، چنانكه دنبه با آتش نسازد
الناس آخر الزمان
أَيُّهَا اَلنَّاسُ لَوْ لَمْ تَتَخَاذَلُوا عَنْ نَصْرِ اَلْحَقِّ وَ لَمْ تَهِنُوا عَنْ تَوْهِينِ اَلْبَاطِلِ لَمْ يَطْمَعْ فِيكُمْ مَنْ لَيْسَ مِثْلَكُمْ وَ لَمْ يَقْوَ مَنْ قَوِيَ عَلَيْكُمْ
اى مردم! اگر يارى حق را فرو نمىگذاشتيد، و از خوار ساختن باطل دست برنمىداشتيد، آن كه به پايۀ شما نيست ديدۀ طمع به شما نمىدوخت، و هيچ نيرومندى بر شما مهترى نمىفروخت
لَكِنَّكُمْ تِهْتُمْ مَتَاهَ بَنِي إِسْرَائِيلَ
امّا شما سرگردان شديد چون سرگردانى اسرائيليان
وَ لَعَمْرِي لَيُضَعَّفَنَّ لَكُمُ اَلتِّيهُ مِنْ بَعْدِي أَضْعَافاً
و به جانم سوگند، كه اين سرگردانى پس از من افزون گردد چندان
بِمَا خَلَّفْتُمُ اَلْحَقَّ وَرَاءَ ظُهُورِكُمْ وَ قَطَعْتُمُ اَلْأَدْنَى وَ وَصَلْتُمُ اَلْأَبْعَدَ
چرا كه حقّ را پشت سر نهاديد و از آن گسستيد، از نزديك بريديد، و به دور پيوستيد
وَ اِعْلَمُوا أَنَّكُمْ إِنِ اِتَّبَعْتُمُ اَلدَّاعِيَ لَكُمْ سَلَكَ بِكُمْ مِنْهَاجَ اَلرَّسُولِ وَ كُفِيتُمْ مَئُونَةَ اَلاِعْتِسَافِ وَ نَبَذْتُمُ اَلثِّقْلَ اَلْفَادِحَ عَنِ اَلْأَعْنَاقِ
و بدانيد اگر آن را پيروى كنيد كه شما را مىخواند و به راه رسولتان مىراند، از رنج بيراهه رفتن آسودهايد، و بار سنگين و دشوار را از گردنها به يك سو نهادهايد
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:عجائب آفرينش طاووس
گوهر بعدی:سخنرانى در آغاز خلافت
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.