۱۵۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۵۹۵

در آبحلقه مستان زننگ و نام مترس
حریص دانه خالی زبند دام مترس

اگر بمصر محبت غلام عشق شدی
هزار یوسف مصرت شود غلام مترس

اگر بود بخرابات صد هزار خطر
چو خضر ساقی دور است از این پیام مترس

گر آفتاب جمالش بصبح میتابد
بسوز شمع زسر تا قدم تمام مترس

اگر چه محتسب اندر کمین مستانست
چو عکس ساقی دورت فتد بجام مترس

زمهر و قهر علی گو مگو زجنت و نار
بیاد طلعت مویش زصبح و شام مترس

وصی خاص نبی مرتضی است باده بیار
بگیر مذهب خاص وز گفت عام مترس

زشکرین لبش آشفته بوسی ار دهدت
گشای روزه بحلوا و از صیام مترس
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۹۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۹۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.