هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و عاشقانه است که از مفاهیمی مانند عشق، جدایی، و وصال سخن می‌گوید. شاعر با اشاره به داستان‌های نمادین مانند یوسف و یعقوب، نوح، لیلی و مجنون، و سمندر، به بیان احساسات عمیق و تجربیات روحانی می‌پردازد. همچنین، از مفاهیمی مانند فنا در عشق، بی‌قراری، و ناامیدی از وصال نیز سخن به میان می‌آید.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای خوانندگان جوانتر دشوار باشد.

شمارهٔ ۶۶۲

زبحر عشق مجوئید همرهان ساحل
که گرچه نوح بود کشتیش بود باطل

خلاف یوسف یعقوب کرد یوسف ما
که در سفر به پدر آمده است هم محمل

بجاست محمل و لیلی میان قافله نیست
چه آید از تن بیجان چو روح شد راحل

غبار سان زرکیبش دمی جدا نشوم
زاتصال من و دوست مدعی غافل

زرشک اینکه تو پرتو دهی بمحفل عام
بسوختن شده پروانه تو مستعجل

فکند شاهد ما پرتوئی بمیخانه
که طوف میکده ام گشته کعبه مقبل

زبعد قتل کنم گریه ها مگر شویم
نشان خون زسرانگشت پنجه قاتل

نه ای تو بلبل عاشق برو سمندر باش
چه حاجتست از این گفتگوی بیحاصل

ولی زخون نتوان شست رنگ خون زآن دست
فغان که سعی دل و دیده هر دو شد باطل

سواره کی خبر از حال خستگان دارد
که فرقهاست بدوران زراحل و راجل

زحسن طلعت لیلا چو نیستت خبری
برو ملامت مجنون مکن تو ای غافل

بکعبه فخر کند بی گزاف آشفته
میان بتکده ای گر علی کند منزل
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۶۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۶۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.