هوش مصنوعی: این شعر بیانگر درد و رنج ناشی از فراق یار و هجران است. شاعر با تصاویر غمگین و پراحساس، از غرق شدن در خون دیده، گم شدن در تاریکی هجران، و تشنگی برای دیدار یار سخن می‌گوید. او از یار می‌خواهد که به او رحم کند و او را از این حالت نجات دهد. همچنین، اشاره‌هایی به عشق، غیرت، و جنون ناشی از عشق نیز در شعر دیده می‌شود.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مضامین عاطفی عمیق و پیچیده‌ای است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از تصاویر و مفاهیم مانند 'غرق خون شدن دیده' یا 'جنون ناشی از عشق' ممکن است برای سنین پایین‌تر سنگین و نامناسب باشد.

شمارهٔ ۶۶۷

گفتی زفراق یار چونم
چون مردم دیده غرق خونم

بی ماه رخ تو کوکب از چشم
ریزد زستارگان فزونم

در ظلمت هجر راه گمشد
ای خضر تو باش رهنمونم

تا گشت مسلمم غم دوست
در مدرس عشق ذی فنونم

مگذار بزیر تیغ غیرم
غیرت کن و خود بریز خونم

من تشنه و دوست آبحیوان
بی یار بیا ببین که چونم

ای حلقه زلف از ترحم
زنجیر بیار بر جنونم

گفتا ظفر از منست زلفت
پرچم شده گرچه سرنگونم

با جادوی چشم گو خدا را
کز ره نبرند از فسونم

رفتی تو و آسمان همیخواست
کز این حرکت برد سکونم

تا چشم رقیب شد سرایت
صد عین روان شد از عیونم

بر مردم دیده بی جمالت
نشتر همه شب زند جفونم

ای شیر خدا زلطف برهان
از منت روزگار دونم

ای ابر مژه بزن زرحمت
آبی تو بر آتش درونم

آشفته تو بود گرفتار
بگسل تو علاقه جنونم
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۶۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۶۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.