۱۵۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۸۳۵

ای زده بر خط مشگین بر گل سوری رقم
کوفته از عنبر سارا بفرق مه علم

عنبر تر پروری در آتش اینت معجزه
معجزه دیگر نمک از قندی ریزی دمبدم

دست موسی داری و پیچیده اژدر ساحری
سحر تو با معجز موسی زند پهلو بهم

زلف تو مجنون و سرگردان بگرد عارضت
چشم تو لیلا و مژگان گرد او همچون حشم

سوره و الشمس و واللیلی بقرآن خوانده ای
بر رخ و زلف تو ایزد میخورد آنجا قسم

ماه تامت خواندم این تشبیه ناقص بوده است
نور تو هر روزه بیش وضوی او هر لحظه کم

عاشق افروخته رخسار و خندان کس ندید
خشک لب بایست عاشق چهره کاهی دیده ام

آفتاب حشر اگر تابد برون از اعتدال
سایه زلفت مبادا از سر آشفته کم

داور دنیا و دینی ساقی حوض رسول
راست کردی دین احمد را تو از آن تیغ خم

هم عرب را میری و هم ترک دیلم را ظهیر
رحمتی ای پادشه بر این ثناخوان عجم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۳۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۳۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.