۱۹۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۹۷۲

این دل غمزده یکی وان لب لعل فام دو
هوش کی آیدش بسر مست یکی و جام دو

بیش ندیده نکته ای عارف و عامی از لبت
معنی مختلف دهد نقطه یکی کلام دو

کرد دلم چو سرکشی بست دو گیسویش به بند
رایض عشق این کند اسب یکی لجام دو

حور اگر چه خواندمت یا که پری بگفتمت
نکته شناس گو بود یاریکی و نام دو

چهره تو صباح من زلف شبان تیره ام
هست بشهر عاشقان صبح یکی و شام دو

کرد بدیده و دلم جا خم ابروی کجت
هست دو سر ولی بود تیغ یکی نیام دو

روز قیامت ار شود قامت دوست جلوه گر
وای بحال مردمان حشر یکی قیام دو

میکشدم زهر طرف آن دو شکنج گیسوان
زنده کجا رود برون صید یکی و دام دو

در رمضان هجر تو من شب وروز روزه ام
آشفته چاره ای که شد ماه یکی صیام دو

حاصل ارض و این سما خلقت مرتضی بود
کس نشنیده در جهان زاده یکی و نام دو
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۷۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۷۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.