هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و عاشقانه است که به موضوعات عشق، فداکاری، تسلیم در برابر معشوق و مفاهیم عرفانی مانند سوز و گداز عاشقانه می‌پردازد. شاعر از زبان عاشقی سخن می‌گوید که حاضر است برای یار خود هر خطری را بپذیرد و حتی مانند پروانه در آتش عشق بسوزد. همچنین، اشاراتی به مفاهیم فلسفی و عرفانی مانند وحدت وجود و نور علی سر ازل دارد.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد. همچنین، برخی از اشارات فلسفی و عرفانی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۱۰۱۹

گر تو پروانه بآتش نکنی بازی به
بخطر گر تو پر خویش نیندازی به

خوی شمعست که پروانه بسوزد ناچار
یار اگر با تو نسازد تو باو سازی به

گرچه منزلگه دلدار بود سینه ولی
خلوت دل اگر از غیر بپردازی به

قصه عشق که فرجام ندارد ایدل
گر از این قصه سخن هیچ نیاغازی به

یار یکتا بود و عشق چنان بی انباز
ننهی مایه در این عقد بانبازی به

بر سردار چه خوش گفت بمستان منصور
سر در این راه نهادن زسرافرازی به

منم از هر دو جهان روی به تو آورده
بنده مخلص دیرین چو تو بنوازی به

منکه از تیر نظر لاجرم افتم از پای
گرم از غمزه تو از پای در اندازی به

گرچه دل خون شد و اغیار از او بی خبرند
اگر ای دیده نیائی تو بغمازی به

گل رخساره ساقی است زبستان خوشتر
مطرب از بلبل گلشن بخوش آوازی به

صفت عشق زهر عاشق صادق نه نکوست
گوید ار این سخن آشفته شیرازی به

عشق چه مظهر حق نور علی سر ازل
گر از این کار بهر کار نپردازی به

خوشتر از شعر عرب نیست بقانون ادب
میتوان گفت که این پارسی از تازی به

مس نگداخته کی قابل اکسیر شود
کیمیا عشق و تو مس هر چه که بگذاری به
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۱۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۲۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.