۱۴۹ بار خوانده شده

شمارهٔ ۷۲۳

ساقی ز زهر چشم بمن قهر میکند
تریاک باده در دهنم زهر میکند

خورشید من جهان جمال است اگرچه ماه
خود را بحسن شهره صد شهر میکند

ما دل بریده ایم ز پیوند روزگار
کاین نوعروس، ملک بقا مهر میکند

بر کشتگان عشق ندارد تفاوتی
گر یار می نوازد و گر قهر میکند

اهلی بکام دشمن اگر شد روا بود
زان رو که دوستی طمع از دهر میکند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۲۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۲۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.