هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و اخلاقی است که بر پایه‌ی عشق، صبر، گذشت، و رضایت به قضا و قدر تأکید دارد. شاعر از مخاطب می‌خواهد که در برابر مشکلات صبور باشد، در عشق ثابت قدم بماند، و با دیگران با مهربانی و بخشش رفتار کند. همچنین، متن بر اهمیت درون‌پاکی و دوری از ریا تأکید می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی موجود در متن ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات فلسفی و عرفانی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد که معمولاً در نوجوانان بالای 16 سال یافت می‌شود.

شمارهٔ ۸۸۱

از یار مکن ناله و لب بسته ز غم باش
گر همنفس آیینه یی حاضر دم باش

در پرده ناموس محبت نتوان یافت
ناموس خود آتش زن و چون شمع علم باش

در عشق فراغت طلبی همت پست است
مارا سر راحت نبود گو همه غم باش

خوشباش اگرت چهره بخون سرخ کند یار
هر رنگ که مقصود دل اوست تو هم باش

از کشتن عشاق پشیمان مشو ایشوخ
آنجا که تویی گو همه آفاق عدم باش

با اهل نظر ترک جف غایت جورست
زنهار که رحمی کن و در بند ستم باش

اهلی که سگ تست اگر زد نفسی گرم
او را بکرم عفو کن از اهل کرم باش

از غیر ببر همدم این بی دل و دین باش
تا چند چنانی نفسی نیز چنین باش

چون ملک تو شد ملک ملاحت بوفا کوش
آن خود همه آن تو بود در پی این باش

باری چو ستم میکنی ای مه چو فلک کن
ظاهر بنما مهر و نهان در پی کین باش

من شاد بدرد غمی از جام وصالم
گو بخش من از بزم وصال تو همین باش

بی مهر پری مهر سلیمان چکند کس
گو روی زمینش همه در زیر نگین باش

با خلق مزن اشک صفت دم ز کدورت
دل صاف کن و آینه روی زمین باش

جاییکه کند جلوه گری زاغ چو طاووس
اهلی تو چو سیمرغ برو گوشه نشین باش
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۸۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۸۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.