۱۸۳ بار خوانده شده

شمارهٔ ۸۸۳

کوی او خواهی دلا محنت کش اغیار باش
دم مزن خاموش همچون صورت دیوار باش

امشبم خواب اجل خواهد ربود ای دل ولی
شایدم آن مه بپرسد دیده گو بیدار باش

لاف عشقت میزند هر بی خبر ای مهربان
یک دو روزی از برای امتحان خونخوار باش

گفتگوی مردمت غافل نگرداند ز یار
از برون باغیر گوی و از درون با یار باش

تا نرانندت دگر اهلی ز کوی آن طبیب
نیست درمانی دگر افتاده و بیمار باش
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۸۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۸۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.