۱۸۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۹۳۳

چون لاله از داغ درون دارم دهان بر دود دل
مگذار کز جورت زبان بگشایم ای مقصود دل

از آه درد آلود دل تا زنده ام خالی نیم
من می نخواهم زندگی بی آه درد آلود دل

در زیر گل داغی نهد بر کشتگان عشق تو
هرجا چکد از چشم من اشک جگر آلود دل

تا من نمیرم در غمت درد دلم کی به شود
گر درد دل باشد چنین مردن بود بهبود دل

اهلی تو جرم آلوده یی رحمت مجو از آسمان
گر ابر رحمت بایدت خالی مباش از دود دل
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۳۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۳۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.