هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و دلدادگی به معشوق سخن می‌گوید. او با توصیف زیبایی‌ها و صفات معشوق، از تأثیر عمیق این عشق بر زندگی خود می‌گوید و امیدواری خود را به بهبودی و زندگی از طریق معشوق بیان می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عرفانی و عاشقانه است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی بیشتری دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیهات پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۱۱۹۹

پای سگی که دیده ام شب به در سرای او
بسکه بدیده سوده ام آبله کرده پای او

بسکه صفاست بر رخش چون نگرد بر آینه
آینه نیز بنگرد روی خود از صفای او

شیوه ناز دلبران هرچه خوش آمدش فلک
زانهمه دوخت جامه یی بر قد دلربای او

پا و سر مرا ز هم فرق نمیکند کسی
بسکه بسر همی دوم از پی باد پای او

بود به بحر غم سری همچو حباب در کفم
رفت سرم بباد هم عاقبت از هوای او

اهلی اگر ز جان مرا جز رمقی نمانده است
دارم امید زندگی از لب جانفزای او
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۹۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۰۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.