هوش مصنوعی: این متن به مفاهیم فلسفی و اخلاقی مانند بی‌ثباتی دنیا، بی‌ارزشی مال و مقام، اهمیت دوستی و نیکنامی، و بی‌اعتباری تکبر و خودخواهی می‌پردازد. شاعر تأکید می‌کند که دنیا فانی است و ارزش رشک بردن یا غم خوردن برای آن را ندارد. او همچنین به اهمیت رفتار نیکو و دوری از تکبر اشاره می‌کند و یادآور می‌شود که تنها نام نیک است که جاودانه می‌ماند.
رده سنی: 15+ متن حاوی مفاهیم عمیق فلسفی و اخلاقی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، استفاده از زبان شعر کلاسیک ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر چالش‌برانگیز باشد.

غزل ۲۰

دنیی آن قدر ندارد که برو رشک برند
یا وجود و عدمش را غم بیهوده خورند

نظر آنان که نکردند درین مشتی خاک
الحق انصاف توان داد که صاحبنظرند

عارفان هر چه ثباتی و بقایی نکند
گر همه ملک جهانست به هیچش نخرند

تا تطاول نپسندی و تکبر نکنی
که خدا را چو تو در ملک بسی جانورند

این سراییست که البته خلل خواهد کرد
خنک آن قوم که در بند سرای دگرند

دوستی با که شنیدی که به سر برد جهان
حق عیانست ولی طایفه‌ای بی‌بصرند

ای که بر پشت زمینی همه وقت آن تو نیست
دیگران در شکم مادر و پشت پدرند

گوسفندی برد این گرگ معود هر روز
گوسفندان دگر خیره درو می‌نگرند

آنکه پای از سر نخوت ننهادی بر خاک
عاقبت خاک شد و خلق به دو می‌گذرند

کاشکی قیمت انفاس بدانندی خلق
تا دمی چند که ماندست غنیمت شمرند

گل بیخار میسر نشود در بستان
گل بیخار جهان مردم نیکو سیرند

سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز
مرده آنست که نامش به نکویی نبرند
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۱۹
گوهر بعدی:غزل ۲۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.