هوش مصنوعی: شاعر در این متن از ناتوانی‌ها و گناهان خود سخن می‌گوید و اظهار می‌کند که هیچ کاری از دستش برنیامده و تنها امیدش به بخشش پروردگار است. او از ملامت‌های نفس خود و ترس از روز قیامت می‌گوید، اما در عین حال امیدوار است که با عفو الهی نجات یابد. شاعر از ضعف خود در توبه و سعی بی‌ثمرش می‌گوید و از خداوند طلب توفیق و هدایت می‌کند. در نهایت، او از خداوند می‌خواهد که یا توانایی به او بدهد یا ناتوانی‌اش را ببخشد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و مذهبی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، موضوعاتی مانند توبه، گناه، و امید به بخشش الهی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده یا سنگین باشد.

غزل ۳۲

تا بدین غایت که رفت از من نیامد هیچ کار
راستی باید به بازی صرف کردم روزگار

هیچ دست آویزم آن ساعت که ساعت در رسد
نیست الا آنکه بخشایش کند پروردگار

بس ملامتها که خواهد برد جان نازنین
روز عرض از دست جور نفس ناپرهیزگار

گاه می‌گویم چه بودی گر نبودی روز حشر
تا نگشتندی بدان در روی نیکان شرمسار

باز می‌گویم نشاید راه نومیدی گرفت
پیش انعامش چه باشد عفو چون من صد هزار

سعی تا من می‌برم هرگز نباشد سودمند
توبه تا من می‌کنم هرگز نباشد برقرار

چشم تدبیرم نمی‌بیند به تاریکی جهل
جرم بخشایا به توفیقم چراغی پیش دار

من که از شرم گنه سر برنمی‌آرم ز پیش
سر به علیین برآرم گر تو گویی سر برآر

گر چه بی‌فرمانی از حد رفت و تقصیر از حساب
هر چه هستم همچنان هستم به عفو امیدوار

یارب از سعدی چه کار آید پسند حضرتت
یا توانایی بده یا ناتوانی در گذار
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۳۱
گوهر بعدی:غزل ۳۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.