هوش مصنوعی: این شعر از غالب، با تصاویر غنی و استعاره‌های پیچیده، احساسات عمیق عاشقانه، درد فراق و رنج‌های عاطفی را بیان می‌کند. شاعر از عناصر طبیعت مانند برگ شقایق، آتشکده، گل و لاله برای توصیف حالات درونی خود استفاده می‌کند. همچنین، اشاراتی به مفاهیمی مانند باده‌نوشی، گذر زمان و ناامیدی وجود دارد.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عاطفی و عرفانی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و واژگان ادبی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۵۳

اندوده به داغی دو سه پر کاله فرو ریخت
چون برگ شقایق جگر از ناله فرو ریخت

آتشکده خوی تو نازم که ز طرفش
رفتم شرر و داغ گل و لاله فرو ریخت

بر ساده دلانت به وفا جلوه همی داد
بیداد تو آب از رخ دلاله فرو ریخت

گفتم ز که پرسم خبر عمر گذشته؟
ساقی به قدح باده ده ساله فرو ریخت

بی سعی نگه مستی آن چشم فسونگر
خونم به سیه مستی دنباله فرو ریخت

مشاطه به آرایش آن حسن خداداد
گل در چمن و قند به بنگاله فرو ریخت

با موج خرامش سخن از باده مگویید
کاب رخ این جوهر سیاله فرو ریخت

چون انجم و خورشید ز برق دم گرمم
شیرازه جمعیت تبخاله فرو ریخت

رشک خط روی تو گر افشرد بدین رنگ
بینی که مه از دایره هاله فرو ریخت

در قالب ملا اثرش پرده گشا شد
خاکی که قضا در تن گوساله فرو ریخت

دزدیده سر اهل سخن از بیم تو غالب
گویی رگ ابر قلمت ژاله فرو ریخت
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.