۱۸۱ بار خوانده شده

بخش ۷۶ - پاسخ آتبین

بدو آتبین گفت کای تند مرد
زبان تو مغز مرا بنده کرد

بدان گه که بابت بیفگند خوار
به بیشه درون زار و بیچاره وار

اگر من تو را اندر آن تیره خاک
رها کردمی، گشته بودی هلاک

نه امروز بودی تو او را پسر
نه باب تو را نیز نام پدر

تو نیواسب را ز آن بکشتی درست
که او مر تو را خواست کشتن نخست

به من برسپاسی نباید نهاد
درِ داد بر خود بباید گشاد

اگر تو مر او نکشتی به جنگ
ندادی تو را او زمانی درنگ

گرامی پسر با تو همشیره بود
ز دل دوستی بر تو بر خیره بود

بیامد چنانچون برادر پَسَت
نکوهش کند زین همی هرکست

مر او را به بیهوده کردی تباه
به تو بازگردد ز هر سو گناه
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۷۵ - پاسخ کوش به آتبین
گوهر بعدی:بخش ۷۷ - پاسخ کوش
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.