۲۱۷ بار خوانده شده

بخش ۲۳۷ - آگاه شدن کوش از آمدن قارن

دگر روز برداشت لشکر ز جای
جهان پر شد از ناله ی کوس و نای

دو لشکر برابر فرود آمدند
ز بیشه به هامون و رود آمدند

فرستاد کارآگهی شاه چین
بدان تا ببیند سواران کین

همه تا چه مایه سپاه آمده ست
سپهبد کرامی به راه آمده ست

بیامد سلیح و سپه دید و اسب
شتابان بشد همچو آدرگشسب

سپاه است، گفتا چو دریای چین
گرازان به رزم و شتابان به کین

زمین از گرانی و ساز یلان
بلرزید همچون دل بددلان

چنان بارگی برخروشد همی
که از گردشان مه بپوشد همی

سپهدارشان قارن تیره کیش
برادر مرآن را که آن بار پیش

تو او را چنان گرز بر سرزدی
همه لشکرش را بهم بر زدی

بدو گفت کوش این فرومایه مرد
بتر زآن خورد کآن برادرش خَورد

نه قارن بدو هیچ پیغام کرد
نه کوش اندر آن رزم آرام کرد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۲۳۶ - نیرنگ قارن و شکست سپاه کوش
گوهر بعدی:بخش ۲۳۸ - جنگ دیگر ایرانیان با کوش، و کشته شدن شاه تبت به دست نستوه
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.