۲۰۶ بار خوانده شده

بخش ۳۳۷ - جنگ تن به تن منوچهر و کوش و پیروزی منوچهر

چو روز مصاف آمد و گاه جنگ
به او بازخورد آن دلاور نهنگ

بدانست کآن کوش گردنکش است
که در حمله ماننده ی آتش است

منوچهر را نیز بشناخت کوش
که زرّینه بودش همه ساز و کوش

برآویختند آن دو جنگی بهم
چو شیر ژیان و چو پیل دژم

گهی نیزه و گاه خنجر زدند
یکی بر سر و گاه بر بر زدند

ز شاهان رنجور بگسست دَم
وز اسبان جنگی بپالود نم

کشیدند از آن پس سوی گرز دست
ز زخم گران هر دو گشتند مست

برآورد گرز گران کوش گو
بزد بر سر و مغفر شاه نو

سلیحش گران بود و رنجور شد
چو کوش از برش اندکی دور شد

بغرّید چون تندر اندر بهار
بزد بر سرش گرزه ی گاوسار

از اسب اندر افتاد کوش سترگ
بجست از برش همچو پوینده گرگ

.........................................
.........................................
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۳۳۶ - گفتگوی منوچهر با قارن درباره ی کوش
گوهر بعدی:بخش ۳۳۸ - کشته شدن سلم
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.