هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از کنترل زبان و حفظ اسرار خود سخن میگوید، از تحمل رنجها و ناملایمات زندگی میگوید و بر میهماننوازی و برابری زمانها تأکید دارد. او از عشق به عنوان تنها دغدغهی خود یاد میکند و دنیا و دین را پشت سر گذاشته است.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات به رنج و تفکر انتزاعی درباره زمان و عشق، نیازمند سطحی از بلوغ فکری است.
شمارهٔ ۹
حکم سخن ندادم هر دم زبان خود را
بیهوده وانکردم قفل دهان خود را
در این چمن چو بلبل صد نیش خار خوردم
چون غنچه وانکردم راز نهان خود را
هر کس قدم بیارد این خانه خانهٔ اوست
دایم چو خود شمردم من میهمان خود را
یکسان حساب کردم آینده را به ماضی
نگذاشتم تفاوت هرگز زمان خود را
قد خمیدهٔ ما کاری نکرد آخر
بسیار آزمودیم زور کمان خود را
هر چند خاکساریم عالی است همت ما
بر صدر کس ندادیم زان آستان خود را
برداشتم سعیدا دل را ز دین و دنیا
کردم به عشق، سودا سود و زیان خود را
بیهوده وانکردم قفل دهان خود را
در این چمن چو بلبل صد نیش خار خوردم
چون غنچه وانکردم راز نهان خود را
هر کس قدم بیارد این خانه خانهٔ اوست
دایم چو خود شمردم من میهمان خود را
یکسان حساب کردم آینده را به ماضی
نگذاشتم تفاوت هرگز زمان خود را
قد خمیدهٔ ما کاری نکرد آخر
بسیار آزمودیم زور کمان خود را
هر چند خاکساریم عالی است همت ما
بر صدر کس ندادیم زان آستان خود را
برداشتم سعیدا دل را ز دین و دنیا
کردم به عشق، سودا سود و زیان خود را
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.