۲۰۹ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۲

راه رفتن کس نفرماید ز پا افتاده را
نیست تکلیفی ز عالم مردم آزاده را

گر ز ملک بیخودی زاهد خبر یابد شبی
صبح ناگردیده با می می دهد سجاده را

چشم پوشیدن ز عالم، عالم امن است و بس
کس برون از تن نمی آرد لباس مرده را

در لباس شعر، معنی لطف دیگر می دهد
جلوه رنگین تر بود حسن درون پرده را

سینه صافان را سعیدا جای در دل می دهد
دوست دارد بیشتر استاد، لوح ساده را
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.