هوش مصنوعی:
این متن شعری است که به موضوعاتی مانند صافیدلی و صداقت، ناپایداری زندگی، رنجهای پنهان، نقش آینه و طبیعت در روشنگری، گذر زمان و مرگ، آرزوهای بلند و حرص، و بتپرستی در دنیا میپردازد. شاعر از تصاویر نمادین مانند آینه، آب، گل، و بتخانه استفاده میکند تا مفاهیم عمیق فلسفی و اخلاقی را بیان کند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و انتقادی است که درک آنها به بلوغ فکری و تجربهٔ زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از اشارات نمادین و انتزاعی ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
شمارهٔ ۹۸
صافیدلی چو آینه در این زمان کم است
ور هست همچو آب روان در پی هم است
نبود عجب که منت آسودگی کشم
زخم صحیح ناشده در زیر مرهم است
آیینه از تراش و خراش است پرضیا
روشنگر طبیعت ما خلق عالم است
آب از دهان ساغر جمشید می رود
صبحی دمی که غنچهٔ گل پر ز شبنم است
پیچد به آن کمر ز گمان شانه زلف را
یک موی در حساب ز کاکل اگر کم است
تا حشر برنخیزد اگر بر فلک نهند
[سرباریی] که بر سر فرزند آدم است
در زیر خاک، همت می جوش می زند
این طفل نارسیده مگر نسل آدم است
دایم طناب طول امل در گلوی توست
تا میخ آز در گل حرص تو محکم است
بتخانه است دهر و سعیداست بت پرست
آن کاو مرید خال و خط و زلف و پرچم است
ور هست همچو آب روان در پی هم است
نبود عجب که منت آسودگی کشم
زخم صحیح ناشده در زیر مرهم است
آیینه از تراش و خراش است پرضیا
روشنگر طبیعت ما خلق عالم است
آب از دهان ساغر جمشید می رود
صبحی دمی که غنچهٔ گل پر ز شبنم است
پیچد به آن کمر ز گمان شانه زلف را
یک موی در حساب ز کاکل اگر کم است
تا حشر برنخیزد اگر بر فلک نهند
[سرباریی] که بر سر فرزند آدم است
در زیر خاک، همت می جوش می زند
این طفل نارسیده مگر نسل آدم است
دایم طناب طول امل در گلوی توست
تا میخ آز در گل حرص تو محکم است
بتخانه است دهر و سعیداست بت پرست
آن کاو مرید خال و خط و زلف و پرچم است
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.