هوش مصنوعی: این متن شعری است که از درد و رنج عاشقانه، عشق و هجران، و مفاهیم عمیق عرفانی سخن می‌گوید. شاعر از دل‌سوختگی، عشق به یار، و نیاز به تسکین از طریق عشق و شراب سخن می‌گوید. همچنین، اشاراتی به گذر زمان، پیری، و تغییر ناپذیری ذات انسان دارد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به مصرف شراب و مضامین عاشقانه پیچیده، آن را برای سنین بالاتر مناسب‌تر می‌کند.

شمارهٔ ۳۵۷

یار من درد و کبابم دل و می خون جگر
نیست جز زیر زمینم هوس جای دگر

خاطر خستهٔ من بین و گشا لب به سخن
که باین ضعف دوا نیست بجز گل به شکر

جوهر همت ذاتیش نمایان گردد
پیش یاران پسری را که برد نام پدر

عقل را نور نماند چو شود موی سفید
شمع تاریک بماند چو شود وقت سحر

می رسد گر قدح بادهٔ معنی نوشیم
ما که دوران دگر گشت نگشتیم دگر

حرف آن لعل لب و تنگ دهان باز بگو
سخن از بوسه و جام است مکرر خوشتر

رسنی بست سعیدا به میان تا که شنید
زیر بارند مرصع کمران تا به کمر
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۵۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۵۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.