هوش مصنوعی: این متن درباره ماهیت عشق و ویژگی‌های آن است. عشق به عنوان یک احساس بی‌قرار و بی‌شمار توصیف شده که اختیاری نیست و تنها کسانی که دل دارند، سزاوار آن هستند. عشق به عنوان یک نیروی قدرتمند و بی‌نهایت معرفی شده که می‌تواند فرد را به خواری یا بزرگی برساند. همچنین، عشق به عنوان یک تجربه معنوی و عرفانی نیز مطرح شده است.
رده سنی: 16+ این متن حاوی مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی درباره عشق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از زبان شعر کلاسیک و مفاهیم انتزاعی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد.

غزل شمارهٔ ۱۰۳

در عشق قرار بی‌قراری است
بدنامی عشق نام‌داری است

چون نیست شمار عشق پیدا
مشمر که شمار بی‌شماری است

در عشق ز اختیار بگذار
عاشق بودن نه اختیاری است

گر دل داری تو را سزد عشق
ورنه همه زهد و سوگواری است

زاری می‌کن چو دل ندادی
تا دل ندهند کارزاری است

دل کیست شکار خاص شاه است
شاه از پی او به دوستداری است

شاهی که همه جهانش ملک است
در دشت ز بهر یک شکاری است

جانا بر تو قرار آن راست
کز عشق تو عین بی‌قراری است

آن را که گرفت عشق تو نیست
در معرض صد گرفتکاری است

وآن است عزیز در دو عالم
کز عشق تو در هزار خواری است

هر بی‌خبری که قدر عشقت
می‌نشناسد ز خاکساری است

وانکس که شناخت خردهٔ عشق
هر خردهٔ او بزرگواری است

پروانهٔ توست جان عطار
زان است که غرق جان سپاری است
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۰۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۰۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.