هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی است که به ستایش عشق الهی و جستجوی معنویت می‌پردازد. شاعر بیان می‌کند که عشق الهی و جستجوی آن چنان والا و عمیق است که هیچ‌کس در دو عالم نتوانسته آن را درک کند. او از ناتوانی انسان در فهم کامل این عشق و از دست دادن خود در راه آن سخن می‌گوید. همچنین، اشاره می‌کند که تنها کسانی که در این راه مجروح شده‌اند، می‌توانند به درک ناچیزی از آن برسند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که برای درک کامل آن، خواننده نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، زبان شعر کلاسیک فارسی ممکن است برای افراد کم‌سن‌وسال دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۱۳۳

خاک کویت هر دو عالم در نیافت
گرد راهت فرق آدم در نیافت

ای به بالا برشده چندان که عرش
ذره‌ای شد گرد تو هم در نیافت

دولت تو هیچ بی دولت ندید
شادی تو لشکر غم در نیافت

گنج عشقت در جهان جد و جهد
هم مؤخر هم مقدم در نیافت

زانکه هرگز هفت دریای عظیم
از سر خود نیم شبنم در نیافت

آن چنان جامی که نتوان داد شرح
آن به جد و جهد خود جم در نیافت

آمد و شد صد هزاران پادشاه
ملک تو جز ابن ادهم در نیافت

صد هزاران راهزن در ره فتاد
جز فضیل‌ابن‌عهد محکم در نیافت

صد هزاران زن به نامردی بمرد
این سخن جز جان مریم در نیافت

وی عجب تا مرد ره جهدی نکرد
آنچنان گنجی معظم در نیافت

هر که او ساکن نشد در کوی تو
جنه الفردوس خرم در نیافت

وانکه او مجروح گشت از عشق تو
تا ابد بویی ز مرهم در نیافت

بیش و کم درباخت دل در راه تو
لیک از تو بیش یا کم در نیافت

بس بزرگان را که در گرداب درد
سر فرو شد نیز همدم در نیافت

من چگونه از تو دریابم به حکم
آنچه از تو هر دو عالم در نیافت

چند جویی ای دل برخاسته
آنچه هرگز خلق یکدم در نیافت

تو نیابی این که بس نامحرمی
خاصه هرگز هیچ محرم در نیافت

نیست غم گر چون سلیمان ای فرید
هر گدا ملکی به خاتم در نیافت
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۳۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۳۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.