۲۱۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۳۲

یارب ز چیست بر سر فقر و غنا هنوز
گیتی به خون خویش زند دست و پا هنوز

دردا که خون پاک شهیدان راه عشق
یک جو در این دیار ندارد بها هنوز

با آنکه گشت قبطی گیتی غریق نیل
در مصر ما فراعنه فرمانروا هنوز

کابینه ها عموم سیاه است ز آنکه هیچ
کابینه ی سفید ندیدیم ما هنوز

ای شیخ از حصیر فریبم مده به زرق
کاید ز بوریای تو بوی ریا هنوز

مالک غریق نعمت جاه و جلال و قدر
زارع اسیر زحمت و رنج و بلا هنوز

در قرن علم و عهد طلایی ز روی جهل
ما در خیال مس شدن کیمیا هنوز

شد دوره تساوی و در این دیار شوم
فرق است در میانه شاه و گدا هنوز

طوفان انقلاب رسد ای خدا ولیک
ما را محیط کشمکش ناخدا هنوز
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.