هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه است که در آن شاعر از عشق و تأثیرات عمیق آن بر زندگی خود سخن می‌گوید. او از عشق به عنوان نیرویی قدرتمند یاد می‌کند که او را به اوج شادی و در عین حال به عمق درد و رنج رسانده است. شاعر از احساسات متضاد خود در برابر معشوق و از تلاش بی‌ثمرش برای درک و رسیدن به او می‌گوید.
رده سنی: 16+ این متن حاوی مفاهیم عمیق عاطفی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، درک کامل این شعر نیاز به آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی و مفاهیم عرفانی دارد که معمولاً در سنین بالاتر کسب می‌شود.

غزل شمارهٔ ۲۰۲

عشق تو مست جاودانم کرد
ناکس جملهٔ جهانم کرد

گر سبک‌دل شوم عجب نبود
که می عشق سرگرانم کرد

چون هویدا شد آفتاب رخت
راست چون سایه‌ای نهانم کرد

چون نشان جویم از تو در ره تو
که غم عشق بی‌نشانم کرد

شیر عشقت به خشم پنجه گشاد
پس به صد روی امتحانم کرد

دردیم داد و درد من بفزود
دل من برد و قصد جانم کرد

گفت ای دلشده چه خواهی کرد
گفتمش من کیم چه دانم کرد

تا ز پیشم چو آفتاب برفت
همچو سایه ز پس دوانم کرد

سایه هرگز در آفتاب رسد
آه کین کار چون توانم کرد

چند گویی نگه کن ای عطار
که یقین‌ها همه گمانم کرد
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۰۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۰۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.