هوش مصنوعی: این متن عرفانی و شاعرانه بیانگر عشق و فداکاری بی‌حد و مرز برای معشوق است. شاعر از عشق به عنوان نیرویی قدرتمند و فراتر از دنیای مادی یاد می‌کند و از آمادگی خود برای فدا کردن همه چیز، حتی دین و دل، در راه این عشق سخن می‌گوید. او از سفر روحانی و عرفانی خود به سوی معشوق و تلاش برای رسیدن به کمال و جاودانگی می‌گوید.
رده سنی: 18+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۲۰۴

پشت بر روی جهان خواهیم کرد
قبله روی دلستان خواهیم کرد

سود ما سودایی عشقت بس است
گرچه دین و دل زیان خواهیم کرد

خاصه عشقش را که سلطان دل است
مرکبی از خون روان خواهیم کرد

دل اگر خون شد ز عشقش باک نیست
کاین چنین کاری به جان خواهیم کرد

گر در اول روز خون کردیم دل
روز آخر جان فشان خواهیم کرد

ذره ذره در ره سودای تو
پایه های نردبان خواهیم کرد

چون به یک یک پایه بر خواهیم رفت
پایه‌ای زین دو جهان خواهیم کرد

تا کسی چشمی زند بر هم به حکم
ما دو عالم در میان خواهیم کرد

آن روش کز هرچه گویم برتر است
برتر از هفت آسمان خواهیم کرد

وآن سفر کافلاک هرگز آن نکرد
ما کنون در یک زمان خواهیم کرد

گر کند چرخ فلک صد قرن سیر
ما به یک دم بیش از آن خواهیم کرد

پس به یک ذره و یک یک وجود
خویشتن را امتحان خواهیم کرد

سر ز یک یک ذره بر خواهیم تافت
وز همه عالم کران خواهیم کرد

شبنمی بی‌پا و سر خواهیم شد
قصد بحر جاودان خواهیم کرد

تا ابد چندان که ره خواهیم رفت
منزل اول نشان خواهیم کرد

نیست از پیشان ره کس را خبر
پس خبر از کاروان خواهیم کرد

کس جواب ما نخواهد داد باز
گرچه بسیاری فغان خواهیم کرد

گر بسی معشوق را خواهیم جست
هم وجود خود عیان خواهیم کرد

ور شود مویی ز معشوق آشکار
ما همه خود را نهان خواهیم کرد

چون فرید اینجا دو عالم محو شد
پس چگونه ره بیان خواهیم کرد
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۲۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۰۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۰۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.