هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از عشق و دلبستگی به معشوق سخن میگوید و درد دوری و ناتوانی در رسیدن به او را بیان میکند. او از رشک و حسادت دیگران به معشوق و رنجهای عاشقانه میگوید و در نهایت به ناامیدی از وصال اشاره میکند.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاشقانه پیچیده و احساسات عمیق است که درک آنها برای نوجوانان کمسنوسال دشوار بوده و مناسب مخاطبان با درک ادبی و عاطفی بالاتر است.
شمارهٔ ۲۰۷
ز چشم غیر پوشیدم جمالش
نمیدانم چه سازم با خیالش
به کویش زندگی چندان حرام است
که خونم غیر اگر ریزد حلالش
نویسم نامه و مرغی نبینم
که بتوان بست این آتش به بالش
دلم از همنشینت رشکها داشت
کنون از رحم می سوزد به حالش
به گلشن چون پسندم نو گلی را
کز آب دیده پروردم نهالش
سپند از خال او دارد بر آتش
چه غم از آفت عین الکمالش
چه سود از چشمه ی حیوان که هرگز
نصیب تشنه ای نبود زلالش
(سحابا) طی شد ایامی که می بود
زمن در بزم اغیار انفعالش
نمیدانم چه سازم با خیالش
به کویش زندگی چندان حرام است
که خونم غیر اگر ریزد حلالش
نویسم نامه و مرغی نبینم
که بتوان بست این آتش به بالش
دلم از همنشینت رشکها داشت
کنون از رحم می سوزد به حالش
به گلشن چون پسندم نو گلی را
کز آب دیده پروردم نهالش
سپند از خال او دارد بر آتش
چه غم از آفت عین الکمالش
چه سود از چشمه ی حیوان که هرگز
نصیب تشنه ای نبود زلالش
(سحابا) طی شد ایامی که می بود
زمن در بزم اغیار انفعالش
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۰۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۰۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.