هوش مصنوعی:
این متن بیانگر احساسات عمیق و عاشقانهی شاعر است که در آن از عشق و هجران معشوق سخن میگوید. شاعر از درد هجران و اشتیاق به وصال معشوق مینالد و در عین حال، زیبایی و جمال معشوق را ستایش میکند. او احساس میکند که همهچیز در وجود معشوق خلاصه شده و بدون او، زندگی برایش بیمعناست.
رده سنی:
16+
این متن حاوی مفاهیم عمیق عاطفی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیهات پیچیدهی ادبی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد تا بتواند به درستی درک شود.
غزل شمارهٔ ۴۷۵
نه ز وصل تو نشان مییابم
نه ز هجر تو امان مییابم
دشنهٔ هجر توام کشت از آنک
تشنهٔ وصل تو جان مییابم
از میان تو چو مویی شدهام
که تورا موی میان مییابم
به یقین از دهن پرشکرت
اثری هم به گمان مییابم
بر رخت تا به نگویی سخنی
میندانم که دهان مییابم
در صفات لبت از غایت عجز
عقل را کند زبان مییابم
دل و جان بر چو لبت آن دارد
کین همه لایق آن مییابم
زان به روی تو جهان روشن شد
که تورا شمع جهان مییابم
آنچه از خلق نهان میجستم
در جمال تو عیان مییابم
بی تو عطار جگر سوخته را
نتوان گفت چه سان مییابم
نه ز هجر تو امان مییابم
دشنهٔ هجر توام کشت از آنک
تشنهٔ وصل تو جان مییابم
از میان تو چو مویی شدهام
که تورا موی میان مییابم
به یقین از دهن پرشکرت
اثری هم به گمان مییابم
بر رخت تا به نگویی سخنی
میندانم که دهان مییابم
در صفات لبت از غایت عجز
عقل را کند زبان مییابم
دل و جان بر چو لبت آن دارد
کین همه لایق آن مییابم
زان به روی تو جهان روشن شد
که تورا شمع جهان مییابم
آنچه از خلق نهان میجستم
در جمال تو عیان مییابم
بی تو عطار جگر سوخته را
نتوان گفت چه سان مییابم
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۷۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۷۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.