هوش مصنوعی:
متن بالا یک نامهنگاری شاعرانه بین دو شخصیت (احتمالاً سکندر و فرد دیگری) است که در آن موضوعاتی مانند سرزنش رفتار ناپسند، یادآوری تاریخ و پادشاهان گذشته، رد درخواست صلح و تأکید بر کین و جنگ مطرح شده است. در نهایت، سکندر پاسخ میدهد که تنها راه حل، جنگ است و هیچ تمایلی به صلح ندارد.
رده سنی:
15+
متن دارای مفاهیم پیچیده تاریخی و اخلاقی است و ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، موضوعات جنگ و کینتوزی ممکن است برای گروههای سنی پایین نامناسب باشد.
بخش ۵۰ - نامه دارا به اسکندر و پاسخ آن
چو بر چرخ گردون رسید افسرش
یکی نامه آمد زدارا برش
نبشته بدو اندر آن خوب و زشت
به دوزخ بیامیخته از نهشت
گر این گونه رفتار جز سرزنش
نیابند شاهان برترمنش
زپوشیده رویان چه خواهی همی؟
جز از آن که نامش بکاهد همی
همه ملک سیروس و اسفندیار
که بگرفته اسکندر نامدار
بدو باز مانم سراسر زمین
ببخشیم و پس در نوردیم کین
تو هم گر پذیری نباشد شگفت
نباید جهان جوی را کین گرفت
سزد گر بسازیم و پیمان کنیم
دل از جنگ جستن پشیمان کنیم
سکندر بدان نامه پاسخ نگاشت
درختی زکین نبی هم بکاشت
زکار زریر مهین یاد کرد
که از ملک یونان برآورد کرد
دگر گفت دارم فر ایزدی
بپوشیده رویان نخواهم بدی
مبادا چنین هرگز آیین من
نباشد جز از مردمی دین من
به گنج تو ما را نیامد نیاز
که از جور و بیداد گشته فراز
سراسر همه بوم ایران مراست
همان گنج و گاه دلیران مراست
که من هستم از پشت اسفندیار
ترا کس ندانست بیخ و تبار
مرا با تو جز کین و پیکار نیست
که پاسخ و روز گفتار نیست
یکی نامه آمد زدارا برش
نبشته بدو اندر آن خوب و زشت
به دوزخ بیامیخته از نهشت
گر این گونه رفتار جز سرزنش
نیابند شاهان برترمنش
زپوشیده رویان چه خواهی همی؟
جز از آن که نامش بکاهد همی
همه ملک سیروس و اسفندیار
که بگرفته اسکندر نامدار
بدو باز مانم سراسر زمین
ببخشیم و پس در نوردیم کین
تو هم گر پذیری نباشد شگفت
نباید جهان جوی را کین گرفت
سزد گر بسازیم و پیمان کنیم
دل از جنگ جستن پشیمان کنیم
سکندر بدان نامه پاسخ نگاشت
درختی زکین نبی هم بکاشت
زکار زریر مهین یاد کرد
که از ملک یونان برآورد کرد
دگر گفت دارم فر ایزدی
بپوشیده رویان نخواهم بدی
مبادا چنین هرگز آیین من
نباشد جز از مردمی دین من
به گنج تو ما را نیامد نیاز
که از جور و بیداد گشته فراز
سراسر همه بوم ایران مراست
همان گنج و گاه دلیران مراست
که من هستم از پشت اسفندیار
ترا کس ندانست بیخ و تبار
مرا با تو جز کین و پیکار نیست
که پاسخ و روز گفتار نیست
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:بخش ۴۹ - دیگر باره لشکر آراستن دارا
گوهر بعدی:بخش ۵۱ - جنگ دوم دارا با اسکندر و گریختن دارا
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.