۳۲۶ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۵۸۸

ما می از کاس سعادت خورده‌ایم
در ازل چندین صبوحی کرده‌ایم

با غذای خاک نتوانیم زیست
ما که شرب روح قدسی خورده‌ایم

عار از آن داریم ازین عالم که ما
در کنار قدسیان پرورده‌ایم

تا که مهر مهر او بر جان زدیم
نقش غیر از لوح دل بسترده‌ایم

هر که این باور نمی‌دارد ز ما
گو بیا اینک بیان آورده‌ایم

از برون پرده ما را کس ندید
زانکه ما در اندرون پرده‌ایم

گرچه عطاریم و بوی خوش دهیم
خویشتن را به ز کس نشمرده‌ایم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۸۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۸۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.