هوش مصنوعی:
این شعر بیانگر احساسات شاعر در مورد دوری از معشوق و امید به وصال است. او از روزهای سخت فراق میگوید و صبر را کلید رهایی میداند. شاعر از ناملایمات زمانه شکایت دارد اما امیدوار است که روزهای خوش فرا رسد. در نهایت، او به تقدیر و قضا و قدر اشاره میکند و میگوید که بلاها ناگهانی میآیند و گریزی از آنها نیست.
رده سنی:
16+
این شعر دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و فلسفی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیهات پیچیده ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.
شمارهٔ ۴۲
وقت بیاید که دور غم بسر آید
صبح وصال از شب امید برآید
عمر عزیز از سر وداع بر آرد
آن دو سه روز فراق هم بسر آید
بردر این سخت خفته صبر کنم صبر
آخر اگر مرده نیست هم بدر آید
باز من، اکنون که در گریز گه افتاد
مرغ دلی شرط نیست تا ببر آید
هست ز ایام یک نظر طمعم بس
وین قدر ایام را چه در نظر آید
سخت بیفتادم از زمانه چه گویم
من نیم آنکس که با زمانه برآید
عمر و مراد، ای عزیز هر دو عزیزاند
این بده اربایدت کزان خبر آید
تیر بلا کز گمان حادثه بجهد
پوست ندارد مگر که برجگر آید
صبح وصال از شب امید برآید
عمر عزیز از سر وداع بر آرد
آن دو سه روز فراق هم بسر آید
بردر این سخت خفته صبر کنم صبر
آخر اگر مرده نیست هم بدر آید
باز من، اکنون که در گریز گه افتاد
مرغ دلی شرط نیست تا ببر آید
هست ز ایام یک نظر طمعم بس
وین قدر ایام را چه در نظر آید
سخت بیفتادم از زمانه چه گویم
من نیم آنکس که با زمانه برآید
عمر و مراد، ای عزیز هر دو عزیزاند
این بده اربایدت کزان خبر آید
تیر بلا کز گمان حادثه بجهد
پوست ندارد مگر که برجگر آید
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.