هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از بی‌توجهی معشوق و ناکامی در عشق شکایت می‌کند. او احساس می‌کند که تلاش‌هایش بی‌ثمر است و معشوق به او توجهی ندارد. شاعر همچنین از رفتارهای متکبرانه و بی‌وفایی معشوق گلایه می‌کند و بیان می‌کند که با وجود درد و رنج، هنوز به عشق وفادار است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین برخی از اصطلاحات و مفاهیم به درک ادبیات کلاسیک نیاز دارد.

شمارهٔ ۶۰

وصلش مرا قرین سعادت نمیکند
چون بیند التفات زیادت نمیکند

خوی زمانه دارد از آن در ره وفا
بسیار می بکوشم و عادت نمیکند

بیمار اوست دل نه بدین است نالشم
زان ناله میکند که عیادت نمیکند

گفت ای فلان ز من بسلامی بسنده کن
گردم به این و هم بسعادت نمیکند

بر من سلام کی کند آن کاو نظر کنون
در آسمان ز کبر و سیادت نمیکند

گفتم که زنده می شمرد وصل تو مرا
گفتا خودت نماز ولادت نمیکند

گه گه تعهدی کندم لعل تو و لیک
بی معنی است چون بارادت نمیکند

گفتم که کارم از تو به جان است گفت اثیر
کس گوش سوی زرق و عبادت نمیکند

کافر نمی شوم که دم و عشوه کار اوست
من باورم بلفظ شهادت نمیکند
وزن: مفعول مفاعلن مفاعیلن (هزج مسدس اخرب مقبوض)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.