هوش مصنوعی: شاعر در این متن از دیدن یاری زیبا و جذاب سخن می‌گوید که ناگهان به زندگی‌اش وارد شده است. او از جمال و طره‌های یارش مسحور شده و احساس مستی و شیفتگی می‌کند. شاعر با توصیف غمزه‌ها و زیبایی‌های یارش، به بت‌پرستی و شیفتگی شدید خود اشاره می‌کند و احساس می‌کند که حتی افلاک نیز تحت تأثیر نگاه او قرار گرفته‌اند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان کم‌سال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از اصطلاحاتی مانند «مستی» و «بت‌پرستی» نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد تا به درستی تفسیر شود.

شمارهٔ ۷۴

مرغی یگانه بودم یاری بدستم آمد
الحق شگرف صیدی، ناگه بدستم آمد

چون دید از جمالش چشمم گرفته مستی
با غمزه معربد در چشم مستم آمد

تاراج طره او در هرچه بودم افتاد
و آسیب غمزه او در هرچه هستم آمد

زنار بت پرستی بربست دل چونا گه
از روی بت نکوتر یاری بدستم آمد

وقت است اگر بر آرم افغان زدل که برمن
حورا، پیم نیامد زین بت پرستم آمد

بر گوشه بساطش بگرفت اثیر جائی
کزوی نگاه کردم افلاک پستم آمد
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.