۱۴۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۸۵

پسته خندان تو شکر فشاند
سنبل پرتاب تو عنبر فشاند

ناز تو چون باز نوشت آستین
دامن کبر از دو جهان بر فشاند

در قدم عشوه ی تو، بس که دوش
عشق ز رخساره ی من زر فشاند

وز قبل تیره گی چشم من
لعل تو یا رب، که چه گوهر فشاند

از رخ و زلف تو خیالی برست
دست شرف بر شب و اختر فشاند

شعله من دامن کردون بسوخت
لطف تو چون آستی اندر فشاند

بود اثیر آندم و یک جان خشک
بر سر این یکدو غزل برفشاند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.