هوش مصنوعی: این شعر بیانگر درد هجران و عشق عمیق شاعر به معشوق است. شاعر از رنج دوری و بی‌توجهی معشوق می‌نالد و با تصاویر زیبا و استعاره‌های غنی، احساسات خود را توصیف می‌کند. او از فداکاری‌های خود در راه عشق سخن می‌گوید و معشوق را ستایش می‌کند.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و احساساتی است که ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و اصطلاحات ادبی پیچیده، درک آن را برای گروه‌های سنی پایین‌تر دشوار می‌کند.

شمارهٔ ۱۰۸

درد هجران تو را داغ جگر ساخته ام
گرد میدان تو را کحل بصر ساخته ام

نبود نام توای یار نه نزدیک و نه دور
تو زمن هیچ و من از تو همه بر ساخته ام

پرده کژ مده، ای هستی من بُرده ی تو
گرچه با زخمه سر کژّ تو در ساخته ام

خطی آمد ز تو در خون من و من چو قلم
پیش از آن خط قدم از تارک سر ساخته ام

طوق زر کردی رفتم مگر از راه جمال
دست در گردمیان تو کمر ساخته ام

سرو بالائی و سوسن برو و گل عارض و من
ز تو بستان تماشای نظر ساخته ام

ای بسا شب که تو در خلوت و من تا بسحر
از قد خفته خود حلقه در ساخته ام

حلقه حلقه ست در داج فلک آه اثیر
زان گل حلقه آئینه در ساخته ام
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.