هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عارفانه، بیانگر احساسات عمیق شاعر نسبت به معشوق است. او در ابیات مختلف، عشق، اشتیاق، درد فراق و وصف زیبایی‌های معشوق را با استفاده از تصاویر شاعرانه مانند آب، شراب، اشک و خضاب توصیف می‌کند. شاعر از جفاها و رنج‌های عشق نیز سخن می‌گوید، اما در نهایت، عشق را برمی‌گزیند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه پیچیده و استفاده از استعاره‌ها و کنایه‌های ادبی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و شناختی نیاز دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند جفا، فراق و درد عشق ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین باشد.

شمارهٔ ۱۱۱

همه عارض تو بینم، چو نظر بر آب دارم
همه چهره ی تو بوسم، چو بکف شراب دارم

بدعا لب توخواهم، پس از آن چو اشک ریزم
رخ خویشتن برنگ لب تو خضاب دارم

تو نقاب رسته دُرّ ز عقیق ناب داری
من خسته دل در اشگی، ز عقیق ناب دارم

بدو زلف باز چنگل چه نکو بطم گرفتی
چو زاشک دیده دیدی، که وطن درآب دارم

همگان ز آتش تو، شده اند کرم و روشن
من تنگ روزی از وی، نه تبش نه تاب دارم

پو بدیدنی مجرد، دل و دین نهاده باشم
نه تو و نه منت تو، مه و آفتاب دارم

به نقاب در نشستی، که نهان و مه به بینی
من از آن نهان خود را ز تو در نقاب دارم

چو عذاب تو عتاب است و جفای تو جدائی
دل از این جفا ندارم سر آن عذاب دارم

ز سر فسوس گفتی که اثیر هیچ داری
اگرم بجان امانی بدهی، جواب دارم

ز تحمل که باشد ز تو کهنه عاشقان را
گله نیست یار بد عهد، دلی خراب دارم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.