هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از شبهای عیش و عشرت خود میگوید که با شراب و شمع و معشوق سپری کرده است. او از لحظات شاد و غمگین، از وصل و هجران، و از تسلط بر زمانه سخن میگوید. در نهایت، بیان میکند که با وجود همه این نعمتها، اگر بگوید از بخت خود راضی نیست، ظلم کرده است.
رده سنی:
16+
متن شامل مفاهیمی مانند شراب و مستی است که برای مخاطبان زیر 16 سال مناسب نیست. همچنین، برخی از مفاهیم عرفانی و عاشقانه آن نیاز به درک و بلوغ فکری بیشتری دارد.
شمارهٔ ۱۱۴
دوش در عیش و عشرتی بودم
کز طرب تا بروز نغنودم
یا ربود و شراب و شمعی و من
زحمت اندر میانه، من بودم
با وصالش غمی فرو گفتم
وز جمالش دمی، بر آسودم
گاه کام نشاط خوش کردم
گاه جام طرب به پیمودم
گره هجر و بند گیسوی یار
هر دو با هم بلطف بگشودم
دست با چرخ در کمر گردم
پای بر ماه و مشتری سودم
خواجه گیها، زمانه در سر داشت
لیک من، بندگیش فرمودم
چار بوسم زیار را تب بود
پنج دیگر ز راه بربودم
ده به بخشید بعد از آنم لیک
بستدم بر لبش، به بخشودم
با چنین عیش ظلم باشد اگر
گویم از بخت خود نه خشنودم
کز طرب تا بروز نغنودم
یا ربود و شراب و شمعی و من
زحمت اندر میانه، من بودم
با وصالش غمی فرو گفتم
وز جمالش دمی، بر آسودم
گاه کام نشاط خوش کردم
گاه جام طرب به پیمودم
گره هجر و بند گیسوی یار
هر دو با هم بلطف بگشودم
دست با چرخ در کمر گردم
پای بر ماه و مشتری سودم
خواجه گیها، زمانه در سر داشت
لیک من، بندگیش فرمودم
چار بوسم زیار را تب بود
پنج دیگر ز راه بربودم
ده به بخشید بعد از آنم لیک
بستدم بر لبش، به بخشودم
با چنین عیش ظلم باشد اگر
گویم از بخت خود نه خشنودم
وزن: مفعول مفاعلن مفاعیلن (هزج مسدس اخرب مقبوض)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.