هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از غم و اندوه عشق و جدایی میگوید و بیان میکند که با وجود این غم، از دنیا و آخرت دست میکشد. او از ناکامیها و بیصبریهای خود سخن میگوید و آرزو میکند که در این راه پیروز شود و یاری مانند اثیر داشته باشد. در نهایت، به این نتیجه میرسد که باید به دنبال صلاح و بهبودی حال خود باشد.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانه و عرفانی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربهی احساسی دارد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و تشبیهات ادبی ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد.
شمارهٔ ۱۲۱
چون با غم تو قرار گیرم
از هر دو جهان کنار گیرم
با بخت ز جیب سر بر آرم
چون دامن آن نکار گیرم
وز مرتبه دست خود ببوسم
کان طره مشکبار گیرم
بی محنتش ار، دمی بر آرم
حقا، که نه در شمار گیرم
نی زهره آنکه سنگ تشنیع
در شیشه روزگار گیرم
نی صبر، که بر کران نشینم
نی کام، که در کنار گیرم
چشمم همه خونشد و ندارم
آن چشم، که اعتبار گیرم
آن است صلاح من، که حالی
دنبال صلاح کار گیرم
پیروز شوم، اگر در این شغل
مردی چو اثیر، یار گیرم
نی نی فکند اثیر کردی
خاک در شهر یار گیرم
از هر دو جهان کنار گیرم
با بخت ز جیب سر بر آرم
چون دامن آن نکار گیرم
وز مرتبه دست خود ببوسم
کان طره مشکبار گیرم
بی محنتش ار، دمی بر آرم
حقا، که نه در شمار گیرم
نی زهره آنکه سنگ تشنیع
در شیشه روزگار گیرم
نی صبر، که بر کران نشینم
نی کام، که در کنار گیرم
چشمم همه خونشد و ندارم
آن چشم، که اعتبار گیرم
آن است صلاح من، که حالی
دنبال صلاح کار گیرم
پیروز شوم، اگر در این شغل
مردی چو اثیر، یار گیرم
نی نی فکند اثیر کردی
خاک در شهر یار گیرم
وزن: مفعول مفاعلن مفاعیلن (هزج مسدس اخرب مقبوض)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.