هوش مصنوعی: شاعر در این متن از تجربیات خود در نوشیدن شراب با دوستش می‌گوید و تأثیرات آن بر روح و جسم خود را توصیف می‌کند. او از مستی، شادی، و رنج‌هایی که از این راه کشیده سخن می‌گوید و با تصاویر شاعرانه، حالات درونی خود را بیان می‌کند.
رده سنی: 18+ متن شامل مضامین مرتبط با شراب‌خواری و مستی است که برای مخاطبان زیر 18 سال مناسب نیست. همچنین، برخی از مفاهیم عرفانی و شاعرانه ممکن است برای کودکان و نوجوانان قابل درک نباشد.

شمارهٔ ۱۲۵

شب دوش با دوست می خورده ام
بگو نوش، کز دست وی خورده ام

بخصل سبک باج جان برده ام
بد او، کران، ملک ری خورده ام

من و مجلس خاک در کل عمر
چنین می، کجا تا که کی خورده ام

ز کوثر نم، از خلد خود دیده ام
ز آتش تف، از ورد خوی خورده ام

نگیرد خمار و نگیرد تبم
بیکبار، تا ترک می خورده ام

بهار دلم، آب رز دان کزو
به تیغ سلم خون دی خورده ام

ز مستی، که بوده است آگه نیم
که کی خفته ام چند می خورده ام

خمیده چو چنگم خروشان چو نی
چنان بر تن چنگ و نی خورده ام
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.