۲۱۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۲۹

به حق آنکه جز از تو، کسی گزیده نیم
که در فراق تو یک لحظه آرمیده نیم

بریده شد رک جانم ز تیغ فرقت تو
تو آن نگر که هنوز ازتو، دل بریده نیم

مباد بر رسن گیسوی تو دست نسیم
اگر چو چنبر ابروت قد خمیده نیم

فلک ز دانه خال تو بی نصیبم کن
اگر ز چنبر تو چون مرغ دل رمیده نیم

وداع دیده کنم، گر بدیگری نگرد
کجا غلام توام، من غلام دیده نیم

ز غمزه تو مبادم امان جان اثیر
اگر چو چشم تو بی چشم تو شمیده نیم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.