هوش مصنوعی: شاعر در این متن از حالتی پریشان و خمار شبانه سخن می‌گوید و از ساقی می‌خواهد که با شراب باقی‌مانده او را خوشحال کند. او همچنین از زهری که از جفای معشوق می‌چشد، شکایت دارد.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیمی مانند شراب و زهر است که ممکن است برای کودکان مناسب نباشد. همچنین، درک عمیق‌تر از احساسات و استعاره‌های شعری نیاز به بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۱۳۳

ساقی من از خمار شبانه مشوشم
وقت است اگر بباده باقی کنی خوشم

آن آب هم طویله آتش بمن رسان
باشم که یکزمان زنی آبی بر آتشم

الا بدست باده دوشین دواش نیست
زهری که من ز دست جفای تو میچشم
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.