هوش مصنوعی:
این متن شعری است که در آن شاعر از غم و اندوه ناشی از دوری معشوق و تأثیرات عمیق آن بر جان و دل خود سخن میگوید. او از یاد معشوق، اشکها و رنجهایش مینالد و احساس میکند که غم معشوق با وجودش آمیخته شده است.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاطفی عمیق و غمانگیز است که درک آن ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعارههای پیچیده و احساسات شدید مناسب سنین بالاتر است.
شمارهٔ ۱۵۳
ای غمت در جان من آویخته
نه، که خود با جان من آمیخته
یاد رویت، در نگارستان دل
صد هزاران، مهر و مه انگیخته
غمزه خونخواره ی بی آب تو
آب چشم و خون دلها ریخته
خاکپاشان دو عالم را هوات
آب، بر رخ خاک، برسر بیخته
دوری روی تو، دور از روی تو
کار من چون زلف بر هم ریخته
باد سردم هر دم، از نوک مژه
صد هزاران نکته اشک آویخته
هرکه را با خویشتن خوانده غمت
چون اثیر از خویشتن بگریخته
نه، که خود با جان من آمیخته
یاد رویت، در نگارستان دل
صد هزاران، مهر و مه انگیخته
غمزه خونخواره ی بی آب تو
آب چشم و خون دلها ریخته
خاکپاشان دو عالم را هوات
آب، بر رخ خاک، برسر بیخته
دوری روی تو، دور از روی تو
کار من چون زلف بر هم ریخته
باد سردم هر دم، از نوک مژه
صد هزاران نکته اشک آویخته
هرکه را با خویشتن خوانده غمت
چون اثیر از خویشتن بگریخته
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۵۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۵۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.