هوش مصنوعی:
شاعر از پشیمانی و درد عشق شکایت میکند و بیان میکند که معشوق با عشوه و ناز باعث رنج او شده است. او از معشوق میخواهد که دیگر او را آزار ندهد و به رابطه پایان دهد.
رده سنی:
16+
متن حاوی مفاهیم عاشقانه و احساسات پیچیده است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسبتر است. همچنین ممکن است برخی از اصطلاحات و تشبیهات برای کودکان قابل درک نباشد.
شمارهٔ ۱۶۰
ای پشیمان شده ز دلداری
عهد نو کرده با جگرخواری
هست معزول عافیت تا تو
در عمل کار حسن پر گاری
دل من برده ئی بآسانی
غم تو میخورم بدشواری
عشوه میده که گوش میدارم
ناز میکن که جای آنداری
سر زلفین خود بگیر و بکش
نه اثیری که این نمی آری
عهد نو کرده با جگرخواری
هست معزول عافیت تا تو
در عمل کار حسن پر گاری
دل من برده ئی بآسانی
غم تو میخورم بدشواری
عشوه میده که گوش میدارم
ناز میکن که جای آنداری
سر زلفین خود بگیر و بکش
نه اثیری که این نمی آری
وزن: مفتعلن مفتعلن مفتعلن مفتعلن (رجز مثمن مطوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۵۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۶۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.