هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از ناتوانی خود در برابر قدرت و عظمت مخاطب سخن میگوید و بیان میکند که با وجود خدمتگذاری، احساس میکند که مخاطب به چیز دیگری نیاز دارد. او از احساس کوچکی در برابر بزرگی مخاطب و ناتوانی در بیان احساسات خود میگوید و در نهایت به نیاز به ثروت اشاره میکند، حتی اگر مخاطب از نظر ظاهری ثروتمند باشد.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و انتزاعی است که درک آن برای سنین پایینتر دشوار است. همچنین، استفاده از استعارهها و مفاهیم پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد که معمولاً در نوجوانان و بزرگسالان یافت میشود.
شمارهٔ ۱۶۶
کژ نهادی کُله، چه سرداری
بجز آن کم ز پای برداری
خدمت جان بر تو آوردم
بجز این خدمت دگر داری
بمنت سر کجا فرود آید
چون تو درخود هزار سرداری
بی تو از خود خبر نمی یابم
من چگویم تو هم خبرداری
بد همی داریم، چه شاید کرد
اگرم زین بسی بتر داری
زر همی باید ای اثیر مخسب
گرچه ازرخ وجوه زر داری
بجز آن کم ز پای برداری
خدمت جان بر تو آوردم
بجز این خدمت دگر داری
بمنت سر کجا فرود آید
چون تو درخود هزار سرداری
بی تو از خود خبر نمی یابم
من چگویم تو هم خبرداری
بد همی داریم، چه شاید کرد
اگرم زین بسی بتر داری
زر همی باید ای اثیر مخسب
گرچه ازرخ وجوه زر داری
وزن: مفتعلن فاعلات مفتعلن فع (منسرح مثمن مطوی منحور)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۶۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۶۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.