هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و عارفانه است که در آن شاعر از درد فراق و هجران معشوق مینالد و صبر در برابر این مصیبت را توصیه میکند. او از عشق عمیق خود به معشوق میگوید و بیان میکند که غم هجران بر دلش حکومت میکند. در پایان نیز به ستایش از معشوق به عنوان نماد دولت و جان میپردازد.
رده سنی:
15+
این متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عارفانه است که درک آن برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال دشوار است. همچنین، مضامین عشق و هجران ممکن است برای گروههای سنی پایین نامناسب باشد.
شمارهٔ ۷
دل و جانم به ره جانان است
گر بدو باز رسم جان آن است
پای در دامن صبر آرم از آنک
دست دست ستم هجران است
آن چه من می کشم از فرقت او
چرخ کوشید بسی نتوانست
حال هجران دو یار همدم
من چه گویم که به نتوان دانست
شاد میباشد حسن در غم او
که هم او در دو هم او درمان است
آه ترسم که به سلطان نرسد
که غمش بر دل من سلطان است
شاه بهرام شه مسعود آنک
صورت دولت و نقش جان است
گر بدو باز رسم جان آن است
پای در دامن صبر آرم از آنک
دست دست ستم هجران است
آن چه من می کشم از فرقت او
چرخ کوشید بسی نتوانست
حال هجران دو یار همدم
من چه گویم که به نتوان دانست
شاد میباشد حسن در غم او
که هم او در دو هم او درمان است
آه ترسم که به سلطان نرسد
که غمش بر دل من سلطان است
شاه بهرام شه مسعود آنک
صورت دولت و نقش جان است
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.