هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از غم و اندوه عشق شکست خورده میگوید و از بیتفاوتی معشوق و سوختن دل در آتش عشق شکایت دارد. او از طبیعت و شب نیز میپرسد که چرا حالش را درک نمیکنند و در نهایت، از تسلط عشق بر دلش مینالد.
رده سنی:
16+
متن حاوی مضامین عاشقانهای است که ممکن است برای نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، عمق احساسات و غم بیانشده نیاز به بلوغ عاطفی دارد.
شمارهٔ ۱۲
چه کنم قصه کز آن مایه ی غم بر تن چیست
با که گویم که از آن سرو روان با من چیست
جهد آتش ز دل آهن و حیران من از آنک
حال بی آتش دل آن دل چون آهن چیست
دوست مارا غم عشق آمد و دشمن دل سوخت
تو چه دانی که از آن دوست برین دشمن چیست
گر نگشتند ز رخسار و لبش خوار و خجل
رنگ گل زرد و سرافکندگی سوسن چیست
هرشب از حال دل گمشده پرسم صد بار
کای شب تیره از این حال تو را روشن چیست
عشق چون آمد و بگرفت گریبان دلم
در چنین حال مرا بر چدن دامن چیست
با که گویم که از آن سرو روان با من چیست
جهد آتش ز دل آهن و حیران من از آنک
حال بی آتش دل آن دل چون آهن چیست
دوست مارا غم عشق آمد و دشمن دل سوخت
تو چه دانی که از آن دوست برین دشمن چیست
گر نگشتند ز رخسار و لبش خوار و خجل
رنگ گل زرد و سرافکندگی سوسن چیست
هرشب از حال دل گمشده پرسم صد بار
کای شب تیره از این حال تو را روشن چیست
عشق چون آمد و بگرفت گریبان دلم
در چنین حال مرا بر چدن دامن چیست
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳ - بالتماس دوستی گفته
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.