۲۳۳ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۱

دل کار هوات می بسازد
جان برگ عنات می بسازد

بد سازتر ازستم چه باشد
وین هم ز قضات می بسازد

یکتا دل من نساخت با خود
با زلف دو تاب می بسازد

می کش که خطات می بزیبد
میکن که جفات می بسازد

در گریه و آه سرد من کوش
کین آب و هوات می بسازد

بسیار بهی از آنچه بودی
یا دیدن مات می بسازد

در جسم و دلی و می ندانم
تا زین دو کجات می بسازد

خوش باش حسن که جای شکراست
غم برگ و نوات می بسازد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.