هوش مصنوعی: شاعر در این متن از درد فراق و بی‌وفایی یار خود می‌نویسد. او بیان می‌کند که اگر یارش او را رها کند، دیگر به دنبال او نخواهد رفت و دلش را نمی‌آزارد. شاعر با وجود توصیف زیبایی‌های یارش، از جفاهای او شکایت دارد و می‌گوید که هرچند زبانش چیز دیگری می‌گوید، دلش همیشه هوای یار را دارد. او تأکید می‌کند که هرگز دل از مهر یار برنخواهد گرداند، چه یار با او وفادار باشد چه نباشد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. همچنین، برخی از مفاهیم مانند جفا و شکایت از بی‌وفایی ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.

شمارهٔ ۳۶

هر آینه که دگر بایدم گزیدن یار
چو یار من ز من و مهر من شود بیزار

چه غم خورم ز پی او که غم نخورد مرا
ز چند گونه توان بر دلی نهادن بار

اگر چه نرگس چشمست و گرچه مشکین زلف
به قد چو سرو و برخ مه ولی به پنج و چهار

چو برگرفت دل از من چرا روم بر او
نه من نیابم یار ار دگر گزیند یار

دگر گزینم و یکسو نشینم از ره او
تن عزیز و دل خویشتن ندارم خوار

شکسته عهدا چندین جفا به من منما
که مهرت اندک گشت و جفای تو بسیار

مرا نگارا با تو زبان خلاف دل است
خلاف گفتار آید مرا همی کردار

دلم همیشه هوای تو جوید ای بت روی
وگرچه دیگر گوید زبان من گفتار

گمان مبر که دل از مهر تو بگردانم
به نیک و بد صنما هیچ روی هیچ شمار

اگر وفا کنی ای ماه روی دارم چشم
وگرنه باری از من وفا تو چشم مدار
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.